• 1400/06/25 - 11:12
  • - تعداد بازدید: 866
  • - تعداد بازدیدکننده: 100
  • زمان مطالعه : 12 دقیقه
رئیس دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی:

نظام سلامت نباید تنها سکان‌دار مدیریت کرونا در کشور می‌شد

رئیس دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی گفت: نظام سلامت نباید تنها سکان‌دار مدیریت بیماری کرونا در کشور می‌شد و مدیریت بیماری کرونا نباید، تنها به نظام سلامت واگذار می‌شد.

   رئیس دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی گفت: نظام سلامت نباید تنها سکان‌دار مدیریت بیماری کرونا در کشور می‌شد و مدیریت بیماری کرونا نباید، تنها به نظام سلامت واگذار می‌شد.


به گزارش خبرنگار وبدای دانشگاه، دکتر حمیدرضا خانکه رئیس دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی در گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار روزنامه اطلاعات، از واگذار کردن مدیریت بیماری کرونا به نظام سلامت، به عنوان یکی از چالش‌های مواجهه با بیماری کرونا یاد کرد و افزود: بعد از شکل‌گیری ستاد کرونا با مسئولیت وزیر بهداشت، به نوعی وزیر بهداشت و نظام سلامت، تصمیم‌گیر اصلی در کرونا شدند و «به نظر من چون کرونا پدیده‌ای چند وجهی بود، نباید مدیریت کرونا تنها به نظام سلامت واگذار می‌شد». زیرا نظام سلامت، امکان نظارت و اعمال قانون نداشت و تنها می‌توانست تولید سیاست و تولید تصمیم کند و نباید اجرای سیاست و نظارت، برعهده نظام سلامت قرار می‌گرفت.


   دکتر خانکه در ادامه این مصاحبه، به چالش‌های اجتماعی کرونا پاسخ داد که به اختصار به آنها می‌پردازیم.


شواهد علمی درباره کرونا، بسیار متضاد و متغییر است


  خانکه در پاسخ به سئوال خبرنگار روزنامه اطلاعات درباره چالش‌های کرونا برای نظام سلامت و نظام اجتماعی گفت: مهمترین چالشی که با آن مواجه شدیم، جدید بودن کرونا بود، این پدیده بسیار ناشناخته بود و شواهد علمی درباره آن بسیار متغیر و بی‌ثبات بود.


   خانکه افزود: تا همین الان هم حتی توافق جهانی درباره حداقل‌ها وجود ندارد، و نتایج مطالعات نیز بسیار متضاد است. مثلا نتیجه مطالعه‌ای که 176 کشور مورد بررسی قرار دادند، بیشترین عامل در گسترش بیماری کرونا را بازگشایی مدارس می‌داند در حالی که مطالعه متقابلی، بازگشایی مدارس را عامل موثر در انتقال این بیماری نمی‌داند و هر دو این مطالعات در مجلات معتبری چاپ شده است.


   وی ادامه داد: یا گروهی از همکاران پزشک اعتقاد دارند، داروهایی مثل " فاویپیراویر و رمدسیویر" داروی درمانی و تاثیرگذار در درمان کرونا است، اما سازمان بهداشت جهانی و گروهی دیگر از پزشکان مخالف این نظر هستند و معتقدند ، نتایج مطالعات آنها خلاف این ادعا را نشان می‌دهد.


   دکتر خانکه تصریح کرد: در مورد واکسن هم به این صورت بوده و در ابتدا شواهد متقنی در مورد تاثیر واکسیناسیون وجود نداشت، زیرا تولید یک واکسن در شرایط عادی 3 تا 5 سال زمان می‌برد تا مسیر ارزیابی ایمنی، امنیت واکسن و تاثیرگذاری آن ارزیابی شود که به واسطه شرایط کرونا، سازمان بهداشت جهانی سال گذشته به چند واکسن، تایید اورژانسی داد و بعد این کشورهایی که واکسن می ساختند، خواستند مراحل بعدی واکسن در کشوری دیگری انجام شود، برای اینکه از عوارض بلند مدت آن آگاه نبودند. بنابراین عملا تا فروردین و اردیبهشت امسال از نظر علمی، شواهد قوی به نفع واکسن وجود نداشت و بسیاری از دولت ها نسبت به انجام واکسیناسیون تردید داشتند، مثلا در کشوری مثل آلمان، 54 درصد مردم و در انگلیس حدود 60 درصد مردم واکسن دریافت کرده‌اند. با اینکه این کشورها واکسن داشتند اما مردم زیر بار واکسیناسیون  نرفتند و گروه‌های ضد واکسن شکل گرفت.


   وی افزود: در حال حاضر هم شواهد شفافی در مورد پیشگیری، درمان و حتی ایمنی، وجود ندارد. و « تنها مواردی که شکی در آنها وجود ندارد، عبارتند از اینکه واکسیناسیون میتواند مرگ و ابتلا به نوع شدید بیماری را کاهش دهد، باید فاصله‌گذاری اجتماعی ادامه پیدا کند، زیرا ویروس گردش پیدا کرده و جهش های‌ جدید ایجاد می شود و باید گروه‌های کم برخوردار و آسیب‌پذیر مورد حمایت قرار بگیرند».


بدون حمایت‌های اجتماعی، مدیریت کرونا امکان‌پذیر نیست


    خانکه در ادامه صحبت‌هایش گفت: در ابتدای پاندمی، در تمام نقاط جهان، فقط نگاه پزشکی به کرونا وجود داشت، اما به مرور که جلوتر رفتیم، کشورها متوجه شدند «این پدیده دارای ابعاد دیگری از جمله ابعاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است» که باید مورد بررسی قرار گیرند.


    وی افزود: در مدیریت بیماری کرونا حتما باید ابعاد دیگر و به ویژه بعد اجتماعی و حمایت از گروه‌های آسیب پذیر مورد توجه واقع شود، «زیرا گروه‌های کم برخوردار و آسیب ‌پذیر مثل سالمندان و افرادی که دارای بیماری زمینه‌ای بودند، بیشتر در معرض این بیماری و مرگ و میر قرار گرفتند» چون بیشتر در محیط‌ های شلوغ و استفاده از مکان‌های پر خطر مثل مترو و اتوبوس بودند و بعضی مواقع امکان تهیه وسایل حفاظت فردی را نداشتند، بنابراین باید برنامه حمایت‌های اجتماعی برای این گروه در نظر گرفته می‌شد. به دلیل اهمیت این موضوع کشورهای پیشرفته، برنامه‌ای به عنوان برنامه حمایت اجتماعی تدوین کردند، و در کشورهایی با درآمد بالا تا 76 درصد مردم، در کشورهایی با درآمد متوسط، 37 درصد مردم و در کشورهایی با درآمد پایین حدود 16 تا 17 درصد مردم، تحت این حمایت‌ها که اغلب پرداخت مستقیم پول و یا سایر حمایت‌های غیرمستقیم و اجتماعی بود، قرار گرفتند.


   خانکه تصریح کرد: واقعیت این است که تاثیرات اجتماعی کرونا بر زندگی مردم نادیده گرفته شده است. و در تمام دنیا بعد اجتماعی، با نسبت‌های متفاوتی مغفول بوده است و به مرور متوجه شدند با بروز بیماری کرونا، ابعاد اجتماعی سلامت بیشتر از ابعاد جسمی آسیب دیده است. حتی می توان گفت که شکل‌گیری نهضت‌های ضد محدودیت‌های اجتماعی، ضد واکسن و ضد ماسک به دلیل نادیده گرفتن ابعاد اجتماعی کرونا، ایجاد شد. 


   خانکه یادآور شد که « کرونا را تنها با واکسیناسیون و رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی نمی‌توان مدیریت کرد، و حتما باید حمایت‌های اجتماعی در کنار آنها مورد توجه قرار بگیرد ». به طور مثال 30 درصد مردم ما تمایل به تزریق واکسن ندارند، تعدای از این 30 درصد، سالمندانی هستند که قادر به بیرون آمدن از خانه نیستند و امکان تزریق واکسن را ندارند، بنابراین باید گروه‌های جهادی، بسیج و سیار با دریافت اطلاعات از مراکز بهداشت با مراجعه به خانه آنها این امکان را برای آنها پدید آورند.


   وی گفت: بیشترین میزان مرگ و میر در کشور هم از میان همین 30 درصد افراد واکسن نزده‌ است و به عبارتی 83 تا 86 درصد مرگ و میر در سالمندان بالای 65 سال و افرادی که بیماری زمینه‌ای دارند، است.


   خانکه چالش دیگر را راه افتادن جریان‌های سیاسی و اجتماعی برای مخالفت با استفاده از ماسک، پروتکل‌های بهداشتی و رعایت فاصله‌ گذاری‌های اجتماعی دانست.


تضاد در اطلاعات و اخبار، باعث سردرگمی مردم در مواجهه با کرونا شد


    رئیس رصدخانه اجتماعی کووید 19 از چالش موجود دیگر در مواجهه با کرونا به عنوان " اینفودمی" نام برد و افزود: در مواجه با کرونا و اطلاع‌ رسانی در مورد آن، پدیده‌ای اتفاق افتاد که سازمان جهانی بهداشت اصطلاحا از آن به عنوان اینفودمی یاد کرد. « اینفودمی یعنی تضاد اطلاعات، تضاد اخبار و شفاف نبودن رسانه‌ها». رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی مختلف، نظرات متفاوتی ارائه می‌دادند و باعث سردرگمی مردم در مورد کرونا می‌شدند و تضادهای مختلفی ایجاد می‌کردند. به نظر می آید که کمیته علمی، باید نماینده واحد یا نمایندگانی معرفی می‌کرد و و حرف واحدی را به مردم می‌زد. بنابراین یکی از عمده‌ترین چالش‌ها " ارتباطات خطر" بود که ما به صورت شفاف نتوانستیم به مردم بگوییم که " این بیماری چیست ".


تضاد آرا و اطلاعات درباره کرونا عدم تمایل به دریافت واکسن را ایجاد کرده است


    خانکه در پاسخ به عوامل موثر در عدم تمایل مردم به تزریق واکسن گفت: به نظرم بهتر است برای حل این موضوع شفاف‌سازی درباره اینکه واکسن چیست و تولید و تاثیرات آن به چه شکل است، از طرف نظام سلامت و دولت صورت بگیرد.


   رئیس رصدخانه اجتماعی کووید 19 در مورد این نهاد علمی و اقدامات انجام شده آن برای کمک به حل مسائل اجتماعی کرونا گفت: به دلیل سابقه طولانی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی در مطالعه حوزه‌های اجتماعی، بررسی ابعاد اجتماعی کووید 19، توسط دکتر سعید نمکی وزیر سابق بهداشت، به این دانشگاه محول شد و مطالعات مختلفی از جمله میزان پذیرش واکسن را در بین مردم انجام دادیم و مطالعات دیگری در زمینه کودکان کار، مادران سرپرست خانوار، معتادان و... در حال انجام است و نتایج تحقیقات که اغلب به صورت توصیه‌ای است، در اختیار مسئولان قرار می‌گیرد.


کرونا، قابلیت‌های استفاده از بستر آموزش مجازی را برجسته کرد


   رئیس دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی در پاسخ به چالش‌های کرونا در نظام آموزش، به جنبه‌های مثبت و منفی آموزش مجازی اشاره کرد و گفت: به دنبال کرونا، آموزش در تمام دنیا، به سمت آموزش مجازی حرکت کرد و آموزش مجازی هم جنبه‌های مثبت و منفی داشت. جنبه‌ مثبت این بود که ما یاد گرفتیم، برای برخی از دروس مثل درس‌های تئوری می‌توان کلاس مجازی تشکیل داد و نیازی به حضور فیزیکی دانشجویان نیست. جنبه منفی هم این بود که ما زیر ساخت کافی برای دسترسی به اینترنت و آموزش مجازی در نظر نگرفته بودیم.


    وی افزود: اگر بتوانیم از این فرصت استفاده کنیم و آموزش مجازی را توسعه دهیم و در جاهایی که ضرورت ندارد آموزش حضوری را حذف کنیم و بتوانیم زیر ساخت‌ها و امکان دسترسی را برای همه گروه‌های سنی فراهم کنیم، می‌توانیم به کاهش هزینه‌ها، کاهش فشار روانی و اضطراب خانواده‌ها کمک کنیم.


   خانکه در توضیح چالش‌های کرونا برای نظام سلامت، گفت: یکی از چالش‌ها بازماندن درصدی از دانش آموزان از تحصیل بود و طبق گزارش سازمان آمار که سال پیش ارائه شد، حدود 9.4 درصد دانش آموزان روستایی و 9.2 درصد دانش آموزان شهری از تحصیل باز ماندند. دوم اینکه، در برخی مناطق، زیرساخت‌ و امکان دسترسی به اینترنت وجود نداشت. سوم، برخی از اقشار مردم دسترسی به گوشی هوشمند یا تبلت نداشتند. چهارم، برخی از معلم‌ها و آموزش‌دهندگان با شیوه‌های آموزش مجازی آشنا نبودند.


   وی افزود: چالش پنجم اینکه در فرهنگ ما، ارتباطات حضوری ترجیح داده می‌شود و ما دوست داریم به صورت حضوری در کلاس درس حضور داشته باشیم، اما در کشورهای مترقی، نیاز به ارتباط خیلی نزدیک استاد و شاگرد نیست. در کشور ما ارتباط اساتید و معلمان با دانشجو و دانش آموز غنی‌تر است.


   چالش آخر از نظر دکتر خانکه، بحث اجتماعی شدن بود، دانش آموزان در مدرسه اجتماعی شدن و مهارت‌های اجتماعی را یاد می‌گیرند و دانشجوها نیز مهارت‌های اجتماعی، ارتباطات اجتماعی و مسئولیت‌های اجتماعی را در دانشگاه یاد می‌گیرند که کرونا با تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها روی این عامل نیز تاثیر منفی گذاشت.


   خانکه در پاسخ به مشکلات احتمالی در دوره پسا کرونا گفت: دوره پسا کرونا، نه تنها برای ما بلکه برای کل دنیا پر چالش خواهد بود، زیرا نظم جهانی بهم ریخته است و اصطلاحا یک  New Normality و نرمال جدید درست شده است و به نظر بنده، چالش های پسا کرونا، کمتر از چالش‌های خود کرونا نخواهد بود. و احتمال می‌رود، تاثیرات روانی، اجتماعی زیادی داشته باشد که خیلی از این تاثیرات می‌تواند ماندگار باشد. برای مثال اکنون سندرمی به نام "Post COVID syndrome " وجود دارد و بیان کننده این موضوع است، افرادی که نوع شدید بیماری را می‌گیرند، پس از طی دوره درمان نیز با عوارض آن درگیر هستند.


برای مدیریت بهتر بحران‌ها، بهتر است سازمان مدیریت بحران، زیر نظر رئیس‌جمهوری فعالیت کند


   دکتر خانکه که دارای مدرک فوق دکتری در زمینه سلامت در حوادث و بلایا و مدیر بحران سازمان اورژانس کشور است، برای حل بحران هایی از این قبیل پیشنهاد داد: « سازمان مدیریت بحران، زیر نظر رئیس‌جمهوری باشد»، در حال حاضر این سازمان، زیر نظر وزارت کشور است.


    وی افزود: به دفعات پیشنهاد دادیم، سازمان مدیریت بحران باید زیر نظر شخص رئیس‌جمهوری شکل بگیرد و یا معاون اول رئیس‌جمهوری، رئیس آن باشد، دستگاه‌ها باید در کنار هم قرار بگیرند، چرا که کشور ما کشور بلاخیزی است و 53 مخاطره شناخته شده آن را تهدید می‌کند و باید در برابر بحران، یک اتفاق قوی‌تری رخ دهد، باید ساختار قوی‌تر و منسجم‌تری ایجاد شود، برای تمام مسائل و بحران‌ها دستورالعمل‌های مشخصی تهیه شود، به مردم آموزش‌های لازم داده شود، و باید زیرساخت‌های قوی ایجاد شود و در حقیقت بحران وقتی بالا می‌گیرد که زیرساخت‌ها ضعیف باشد، وقتی زیرساخت‌ها قوی باشد، آسیب‌پذیری بسیار کاهش پیدا می‌کند. برای مثال، به دلیل زیرساخت‌های قوی در ژاپن، تلفات زلزله در این کشور قابل مقایسه با تلفات زلزله در ایران نیست. 


ارزش دانشگاه به حل مشکلات اجتماعی و حل مشکلات جامعه است


   دکتر خانکه در پایان در پاسخ به این سئوال که به عنوان رئیس یکی از دانشگاه‌های کشور، تا چه اندازه توانستیم از تجربه‌های دانشگاه‌ها در حل و مدیریت بحران‌ها استفاده کنیم، گفت: «این انتقاد، به نظام دانشگاهی ما وجود دارد که نظام دانشگاهی ما ایزوله شده و ارتباط آن با جامعه بسیار کم است».


   او افزود: خیلی از مشکلات جامعه در دانشگاه حل نمی‌شود و با وجود تعداد زیاد دانشجویان تحصیلات تکمیلی، این انتظار می‌رود پروژه‌های آنها بتواند بخشی از مشکلات جامعه را حل کند.


   وی ادامه داد: ارتباط بین نظام آموزشی و نظام اجرای ما، یک ارتباط ضعیف است و بعضی از موسسات اجرایی برای خود، مراکز آموزشی- پژوهشی درست می کنند، در صورتی که این همه دانشگاه و مراکز تحقیقاتی در کشور وجود دارد. و با وجود آنها، چرا نباید دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی، مشکلات مردم را حل کنند. دانشگاه به مرکزی تبدیل شده است که دانشجو در آن فقط، مدرک می‌گیرد، درصورتی که باید این دیدگاه شکل بگیرد که " ارزش دانشگاه به حل مشکلات اجتماعی و حل مشکلات جامعه باشد و نه به تعداد مقاله‌ها، تعداد استاد، تعداد دانشیار و ... ".




انتهای پیام /


تهیه و تنظیم خبر: شاهی - نعیمی پور

  • گروه خبری : اخبار
  • کد خبر : 20281
کلمات کلیدی
عبارت خود را درج و جهت جستجو

تغییر اندازه فونت:

تغییر فاصله بین کلمات:

تغییر فاصله بین خطوط:

تغییر نوع موس:

تغییر نوع موس:

تغییر رنگ ها:

رنگ اصلی:

رنگ دوم:

رنگ سوم: