متخصص مطالعات اعتیاد؛
علیرغم پایین آمدن سن شروع مصرف، میانگین سن ابتلا به اعتیاد آنچنان پایین نیامده است
دکتر امید مساح در میزگرد «چالشهای اعتیاد در جامعه و راهبردهای کاهش آسیب» گفت: لازم است تصریح کنم که علیرغم پایین آمدن سن شروع مصرف، میانگین سن ابتلا به اعتیاد هنوز آنچنان پایین نیامده است. همچنین علیرغم گسترش توزیع و دسترسی به موادی (مانند ماریجوانا و شیشه) که زنان اقبال بیشتری به مصرفشان نشان میدهند، ولی شیوع اعتیاد در زنان آنچنان افزایش نیافته است، بلکه علنیتر شده و به آن اذعان میدارند.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی و به نقل از روزنامه اطلاعات، میزگرد «چالشهای اعتیاد در جامعه و راهبردهای کاهش آسیب» با حضور پژوهشگران مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی به مواد دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، دکتر امید مساح، پزشک و متخصص مطالعات اعتیاد، دکتر محمدحسن فرهادی، متخصص علوم اعصاب شناختی و دکتر کامیار غنی، متخصص مطالعات اعتیاد در روزنامه اطلاعات برگزار شد و در نظر داریم هر هفته نظرات تخصصی کارشناسان مذکور را با شما به اشتراک بگذاریم.
دکتر امید مساح پزشک و متخصص مطالعات اعتیاد در خصوص سوال آیا اعتیاد درمانپذیر و قابل ترک است؟ بهترین درمان برای آن چیست؟ گفت: اعتیاد یک بیماری مزمن و عودکننده و قطعاً درمانپذیر است، منتها باید توجه داشته باشیم که درمان از علاج متفاوت است و فاکتورهای گوناگونی همچون عوامل اجتماعی در آن دخیلاند، اگر تعیینکنندههای اجتماعی موثر بر سلامت در حد نرمال و متوسطی نباشد خوشباورانه است که بتوانیم افراد مصرفکننده را در سیر بهبود بیماری و مسیر درمان نگهداریم. باید دقت کرد که درمانهای سریع برای بیماری اعتیاد مثمر ثمر نیستند؛ زیرا اعتیاد یک سیر مزمن و بطئی است که بهتدریج پیشروی میکند و زمان شروعش چندان مشخص نیست. شاید دفعات اول مصرف با اختیار و انتخاب باشد؛ اما بهمرور به سمت بیماریزایی پیش میرود و این پیشرفت در افرادی که عوامل زیستیروانی و اجتماعی مستعدکننده آن را داشته باشند با سرعت بیشتری خواهد بود. همانطور که این سیر با کندی شکل گرفته و طی سالها ریشه میدواند، درمان آن نیز کند و زمانبر است. یعنی طی چندین سال عملکرد فرد کاهش مییابد و علائم و عوارض طولانیمدت بر فرد حادث میشود.
وی افزود: مهمترین هدف درمان افزایش عملکرد فردی-شغلی-اجتماعی فرد است، لازم میدانم همینجا تاکید کنم افراد و خانوادهها اصرار و تاکید بر پرهیز و قطع مصرف هرگونه دارو را فراموش کنند، چون این نوع نگاه به انگ روشهای درمانی دامن میزند و منجر به گسترش اعتیاد خواهد شد. برخی بیماریها اگر عوامل تشدیدکنندهشان کنترل نشوند، شاید تا ابد لازم باشد که درمان ادامه یابد و فرد مبتلا تحت درمان و مراقبت باشد.
بهتر است در صدد دستهبندی درمانها نباشیم. نوع درمان بسته به شدت وابستگی و درجهبندی مصرف و نوع ماده مصرفی، یا نوع رفتار اعتیادی متفاوت خواهد بود و ممکن است دوره درمان فردی کوتاهتر و دوره درمان فرد دیگری طولانیتر باشد. گرچه درمانهای پرهیزمدار و دارویی در دنیا شناختهشده و رایج هستند، ولی خطکشی بین آنها و تخصیص هریک به موارد خاصی ممکن نیست و چه بسا فردی در هر مرحله از مصرف یکی از این روشها و حتی تلفیقی از آنها برایش مناسب باشد.
دکتر مساح گفت: مهمترین توصیه برای هموطنان محترمی که مصرفکنندهای در خانواده دارند این است: بهترین درمان برای هر فرد، درمانی است که او را به بهترین خودش برساند، یعنی کارایی و عملکرد فردی-اجتماعی و شغلی او را ارتقاء داده و یا لااقل حفظ کند. وقتی فرد عملکرد و راندمان و انگیزههایش را از دست داده و پویایی و تلاش زندگانی را نشان نمی دهد، لزوما پرهیز از هر نوع ماده و دارو بهترین درمان نیست.
- با توجه به اینکه اعتیاد در کشور از شکل سنتی خارجشده و مصرف داروهای روانگردان یا مخدرهای گوناگون افزایشیافته آیا شکل درمان نیز تغییر کرده است؟
دکتر مساح در پاسخ به این سوال گفت: علیرغم تمام تغییراتی که بهسرعت در سبد عرضه مواد از سوی سوداگران و قاچاقچیان رخ میدهد، ولی آسیبشناسی بنیادی در تمامی رفتارهای اعتیادی اعم از اعتیاد به مادهای خاص یا اعتیاد به رفتاری خاص تا حدود زیادی مشترک و لذا بخش اعظمی از مداخلات درمانی نیز مشترک هستند. فارغ از اینکه مشخصا چه نوع دارویی و یا چه رویکرد رواندرمانی در اعتیادی خاص کمککنندهتر است، تشخیص داروی مناسب و رواندرمانی مناسب بر اساس شرایط خاص هر فرد و ویژگیهای زیستی-روانی-اجتماعی او ارجحتر و از اهمیت بیشتری برخوردار است. درواقع بیشتر از اینکه نگران مواد جدید باشیم، باید نگران افراد و خصوصات ژنتیکی، بحرانهای کودکی، اختلالات زمینهای موجود در آنها و وضعیت اقتصادی-اجتماعی و امنیت شغلی آنها و سن شروع مصرفشان باشیم.
- عموم مردم اعتیاد را در چارچوب ناهنجاریهای فردی و اجتماعی تلقی میکنند. این رویکرد اجتماعی در امر درمان اثرگذار است؟
این متخصص مطالعات اعتیاد در ادامه افزود: متاسفانه اعتیاد و درمانش دچار نوعی انگ اجتماعی است و اگر کسی بخواهد برای درمان به کلینیک یا مراکز ترک اعتیاد مراجعه کند معمولاً سعی میکند دور از چشم مردم و پنهانی باشد و تا زمانی که این نگاه اصلاح نشود این مشکل وجود دارد. در بسیاری از بیماریها مردم گاهی بر درمان نشدنشان می بالند و انگار درماننشدن افتخار است؛ اما در زمینه اعتیاد، رفتارها بهگونهای دیگر است. مردم با شهرداری و نیروی انتظامی تماس میگیرند و خواهان جمعآوری معتادان هستند. از وجود مراکز درمانی در محله و نزدیک محل سکونتشان منزجرند. طی سالهای متمادی معتادان بهعنوان مجرم محسوب میشدند و تا زمانی که برای درمان اقدام نمیکردند مجرم بودند و وقتی وارد فرآیند درمان میشدند انگ مجرم بودن از آنها برداشته میشد. ولی انگ معتاد بودن حتی با ورود به درمان هم برطرف نمیشود. درواقع ورود به درمان برچسب اعتیاد آنها را پررنگتر کرده و رازشان را علنی و عمومی میسازد. این نوع نگرش یک بداخلاقی است. حتی در دورههای پزشکی دروسی در زمینه بیماری اعتیاد وجود ندارد و این دورهها جداگانه برگزار میشود و درمانگران این بیماری همانند کلینیکهایشان از سایرین تفکیک میشوند و همه این موارد به دلیل رویکرد فرهنگی و اجتماعی است که نسبت به اعتیاد وجود دارد.
- عوامل زمینهساز اعتیاد در کشور را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟ مثلاً چرا اعتیاد در دهههای اخیر در میان زنان افزایش داشته و یا چرا سن اعتیاد پایین آمده است؟
دکتر مساح در این خصوص گفت: نبود نشاط اجتماعی و شادکامی، قوانین بسته، دستوپاگیر و همچنین تفکیک جنسیتی ازجمله بارزترین مواردی است که سبب گرایش مردم به مصرف مواد میشود. جداسازی جنسیتی از دوران کودکی برآمده از رسوم سنتی و دستورات مذهبیمان شکلگرفته و در تفکیک مدارس و... نمود یافته و کودک آن را احساس میکند و در نوجوانی تفاوتهای فیزیکی و جسمی بر عملکرد افراد اثرگذار خواهد بود. با شروع بلوغ در دوره نوجوانی و جوانی شرایطی پیش میآید که نوجوان را به سمت تجارب تازه پیش خواهد برد. جوانان ما بهعلت این جداسازی حساسیت، عطش و تحریکپذیری جنسی شدیدی را در تجارب اول خود تجربه میکنند و یکی از اصلیترین علل مصرف مواد مخدر در سالهای ابتدایی در کشورمان، ایجاد تاخیر جنسی است و علیالخصوص مصرف «ترامادول» برای رفع انزال زودرس است و این رویکرد در ایران پررنگتر از سایر جوامع است و در دهههای اخیر مصرف این دارو و اعتیاد به آن در میان آقایان بهشدت گسترش داده است. این یکی از علل اصلی شروع مصرف مواد است.
نبود نشاط، شادکامی و جشنهای ملی و عادت به پنهانسازی شادیها و سرخوشیها سبب شده است که افراد در انزوای خودشان برنامههایی برای جشن و شادی داشته باشند و به شادکامیهای فردی پناه ببرند و بسیاری از این شادکامیها موارد خطرزا و پنهانی است و این خوشیهای کوچک ممکن است به استفاده از مواد یا مشروبات الکلی ختم شود. از سویی دنیای دیجیتال و فضای مجازی به انزوا و جمعگریزی دامن زده است.
از عوامل زمینهساز دیگر وجود نابرابریهای اجتماعی و عدم شایستهسالاری است که منجربه ناملایمات، ناهنجاریها و تنشهایی در جامعه شده و رفتارهای پرخاشگرانه را دامن میزند. بسیاری از مردم نمیتوانند بهسادگی از نابرابریها و ناشایستگیها و تضییع حق بگذرند. چنین وضعی نشاط و پویایی اجتماعی را از بسیاری گرفته و بعضاً به سمت رویکردهای مقابلهای موقت و آسیبرسان مانند مصرف مواد سوق میدهد تا بتوانند فروخوردگیهای ناشی از خشم و پرخاشگری را بهتر کنترل کنند.
البته لازم است تصریح کنم که علیرغم پایین آمدن سن شروع مصرف، میانگین سن ابتلا به اعتیاد هنوز آنچنان پایین نیامده است. همچنین علیرغم گسترش توزیع و دسترسی به موادی (مانند ماریجوانا و شیشه) که زنان اقبال بیشتری به مصرفشان نشان میدهند، ولی شیوع اعتیاد در زنان آنچنان افزایش نیافته است، بلکه علنیتر شده و به آن اذعان میدارند؛ درحالیکه دهههای قبل بههیچوجه بروز نداده و یا جهت درمان مراجعه نمیکردند. به هرحال گذار از سنت به مدرنیسم و حضور بیشتر زنان در جامعه، آنان را در معرض آموزههای اجتماعی کاذبی نیز قرار داده است که ممکن است منجر به مصرف سیگار و گل جهت همرنگی با جمع و یا مصرف شیشه و یا داروهای لاغری با قصد کاهش وزن شود و همه اینها نهایتا با افزایش ریسک مصرف مواد همراه خواهد بود.
- بیماری اعتیاد چقدر میتواند برای سایر افراد خانواده یا جامعه خطرناک باشد؟
عضو مرکز تحقیقات سوء مصرف و وابستگی به مواد دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی گفت: متاسفانه اعتیاد مانند بیماریهای عفونی مسری و واگیردار است. یعنی وجود فرد مصرفکننده در بین نزدیکان و افراد تأثیرگذار زندگی هر فرد، قویترین عامل خطر ابتلای اوست. افراد مصرفکننده مانند بمب ساعتیاند و میتوانند سایر اعضای خانواده یا جامعه را وسوسه و تحریک کنند. ما نمیتوانیم برنامههای پیشگیرانه را برای 80 میلیون نفر اجرا کنیم چون نه برنامهای برای اجرای آن داریم و نه بودجه موردنیاز این اقدامات قابل تأمین است. از رویکردهای مهم کاهش تقاضا اجرای برنامههای پیشگیرانه هدفمند است. یعنی پیشگیری انتخابی و موردی که تمرکز برنامههای این دو مدل پیشگیری بر افراد در معرض خطر مصرف است. یعنی افرادی که دچار افت عملکرد مشهود یا استرسها و حوادث شدید و به نوعی یاس و ناامیدی هستند و از سوی دیگر افرادی که در بین اعضای خانواده و دوستان نزدیک و اصطلاحا دمخور فرد مصرفکننده دارند. باید با بودجههای محدود فعلی بر این گروهها تمرکز کنیم و اگر قرار است مددکاری اجتماعی در این زمینه انجام شود این افراد شناساییشده و تحت آموزشهای مصونسازی مصرف مواد قرار گیرند. همچنین مصرفکنندگان شناسایی و ورود آنها به درمان تسهیل شود و پس از درمان برایشان شغلی فراهم کنیم و یا در مراکز فنی و حرفهای آموزش شغلی برایشان ایجاد شود که این افراد در چرخه عود و درمان گرفتار نشوند، زیرا تکرار عود و مصرف آنها میتواند مانند یک بیماری عفونی هم برای فرد و هم اطرافیانش خطرناک باشد.
- آیا مصرف میتواند تفریحی و تفننی باشد؟
دکتر مساح افزود: در مورد مرزهای مصرف مواد مثالی معروف وجود دارد و آن را به حضور در مرزهای آبی کشورها تشبیه میکنند. مرزهای آبی را نمیتوان با خط جدا کرد و گاهی ندانسته وارد حریم آبی بینالمللی میشوید و در اعتیاد هم دقیقاً همینگونه است و شما نمیدانید در کجای مسیر هستید. کجا مصرف تفننی است و از کی وابستگی ایجاد میشود؟ بهترین روش پیشگیری است که فرد اصلاً این موضوع را تجربه نکند زیرا نمیداند عوامل ژنتیکی یا اختلالات روان او در چه شرایطی است و بهتر است فرض را بر این بگذاریم که این زمینهها وجود دارد و به سمت تجربه مواد نرویم. بههرحال این تفننیها پس از گذر زمانی به مصرف منظم مواد منتهی میشود.
آیا اعتیاد به مصرف دارو هم میتواند رخ دهد؟
وی گفت: مصرف دارو اگر تحت نظر پزشک و طبق یک تقویم درمانی و در مراکز درمانی باشد وابستگی محسوب نمیشود و قطع خودسرانه آن فرد را دچار علائم میکند؛ ولی اگر مصرف بنا به تشخیص فردی باشد میتواند وابستگی ایجاد کند؛ حالا این دارو میخواهد داروی فشارخون، دیابت یا افسردگی باشد. مصرف خودسرانه داروها عموماً از کنترل خارج میشود و بهمرور افزایش مییابد. گاهی اطرافیان بیمار فکر میکنند فرد باید مصرف دارویش را کامل قطع کند و حتی یک استامینوفن هم نخورد.
طیف درمان دارویی در اعتیاد متفاوت است و اگر فرد در کنار برنامههای درمانی در جلسات مشاوره فردی و گروهی هم شرکت کند میتواند بهمرور مصرف داروها را با نظر پزشک تغییر دهد. گاهی خانوادهها اعتراض میکنند که چه زمانی قرار است فرد دارو را کنار بگذارد؟ باید بدانیم روند درمان متوقف نمیشود؛ و درمان مسیر و روندی است که بهمرور باعث بهبودی میشود و تا زمانیکه در اثر مصرف دارو و بودن در درمان، کارکردها افزایش مییابد و عملکرد فردی، اجتماعی و شغلی فرد بهبود مییابد مصرف دارو را میتوان ادامه داد.
بارها برای خانوادهها مثال میزنم که مگر شما داروی فشارخون را قطع میکنید که انتظار دارید داروی این بیماری قطع شود؛ اما اگر زمینهها را فراهم کنید؛ مثلاً رژیم غذایی خاصی را رعایت کنید، ورزش مداوم داشته باشید و وزنتان را بکاهید و شرایط برایتان مساعد باشد میتوانید دارو را کم کرده و چه بسا قطع کنید. ولی تا زمانی که شرایط فراهم نیست نباید مصرف دارو را کاهش داد. تنها درمانگر است که میتواند تعیین کند چه درمان دارویی و چه غیر دارویی چه زمانی طبق پروتکلها میتواند تغییر کند.
- برخی دانشجویان یا دانشآموزان در شبهای امتحان بدون تجویز پزشک ریتالین مصرف میکنند و متأسفانه بازار آزادی برای تهیه آن وجود دارد آیا مصرف خودسرانه این دارو سبب بروز اعتیاد خواهد شد؟
دکتر مساح، ریتالین را از گروه آمفتامینها دانست و صددرصد اعتیادآور است. مضافا اینکه به سرعت در بدن فرد دچار کاهش اثر شده و برای رسیدن به انتظارات قبلی، نیاز به افزایش دوز سریع خواهد بود. ضمن اینکه با ایجاد مقاومت کاهش تاثیر نیز در پی خواهد داشت و فرد بدون مصرف آن دیگر کارایی گذشته را نخواهد داشت.
- در دوره کرونا در یک ویدئوی اینستاگرامی منتشر شد که در آن فرد معتادی میگفت: معتادها به کرونا مبتلا نمیشود آیا مطالعاتی در این زمینه صورت گرفت؟
پزشک و متخصص مطالعات اعتیاد گفت: در آن زمان مطالعاتی در زمینه معتادان بستریشده صورت گرفت و مواردی که مخصوصاً مصرف تدخینی(دود کردن) داشتند دچار عوارض ریوی شدیدتری بودند. در این مطالعه میزان مرگومیر، عوارض بیماری، ترخیص یا مدت ماندگاری در آیسییو و سیسییو بررسی شد و مصرفکنندگان مواد مخدر شرایط بدتری داشتند. چون مصرف مواد علائم و خصوصا درد و سرفه را پنهان مینمود و دیرتر مراجعه میکردند، درحالیکه بخش زیادی از ریه اصطلاحا سفید شده بود.
در زمینه آن ادعا تحقیقاتی صورت نگرفت؛ زیرا امکان تست گرفتن و ارزیابی این موارد نبود؛ یعنی هیچگاه ممکن نبود قبل از ابتلا دو گروه مصرفکننده و غیرمصرفکننده را در اختیار بگیریم و در طول زمان میزان ابتلای بین دو گروه را مقایسه کنیم. این تنها روش علمی و استاندارد این ادعا بود. اما معمولاً این تصورات اشتباه و تفکرات قالبی در جامعه وجود دارد؛ نکته مهم اینجا بود که پس از پخش این کلیپ میزان مصرف تا حد بسیار قابلتوجهی بالا رفت و بسیاری از مراجعانی که تحت درمان بودند از درمان خارج شدند و دوباره به مصرف مواد روی آوردند و این مسئله در میان مراجعانمان کاملاً بارز بود و تأثیر یک کلیپ اینستاگرامی از تمامی برنامههای پیشگیرانه و درمانی بیشتر بود.
- برای مصونماندن اطرافیانمان از اعتیاد چه کنیم؟
دکتر مساح افزود: گرچه بسیار سخت است و مطمئنا به تنهایی از ما برنمیآید ولی یک مسئله مهم برای مصون نگهداشتن اطرافیان کسب آگاهی و کنترل است، البته نه کنترل بسته، تنگاتنگ و نظارت شدید؛ زیرا باعث اثر عکس میشود.
خانوادهها باید علائم و تغییرات فرزندانشان را رصد کنند؛ مثلاً اگر رفتاری به مدت خاصی تکرار میشود؛ مثلاً یک قطره نفازولین که مدتی است تمام میشود و ظرف خالی آن را در سطل زباله میبینیم باید به فکر بیفتیم برای چه مصرفشده است؟ یا حضور فرد در جاهایی از خانه که قبلاً آنجا نمیرفته یا وجود فندکهای گوناگون به بهانه جمعآوری کلکسیون یا وجود کاغذهای مختلف یا سیگارپیچها را در خانه باید جدی گرفت. به ناخنهای فرزندانتان دقت کنید که اگر شکستگیهای مداوم دارد ممکن است به دلیل آماده کردن مواد و مصرف آن باشد. اگر در خارج از خانه مثلا در مسافرتها یا در مسیرهای طولانی متوجه میشوید که مدتی است یکی از عزیزانتان به بهانههای مختلف از دید سایرین دور میشود، یا دستشویی و حمامرفتنهای طولانی و... اینها مواردی است که باید شاخکهای توجه و کنترل نامحسوس را روشن کند.
حتی برخی از این تغییر رفتارها ممکن است پنهانی نباشند و چون بچهها فکر میکنند پدر و مادرشان نمیدانند، لذا خیلی خونسرد و واکنش بسیار عادی از خود نشان میدهند. والدین اگر چنین شرایطی را مشاهده کردند نباید بهطور مستقیم ورود کنند و باید از طریق افراد نزدیک و صمیمی به فرزندشان گوشزد کنند و راهکارهای بعدی را بهکارگیرند.
انتهای پیام/