سواد سلامت روان در بحرانها؛ رسانهها باید پل ارتباطی و اطلاعات سازنده باشند
عضو هیئت علمی گروه مشاوره دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، تأکید میکند که سواد سلامت روان در جامعه و نقش حیاتی رسانهها، بهعنوان یکی از قدرتمندترین ابزارهای ارتباطی، در زمان وقوع بحرانها انکارناپذیر است و میتواند تأثیر بسزایی در مدیریت بهتر این شرایط داشته باشد.
به گزارش خبرنگار وبدای دانشگاه، دکتر بهمن بهمنی، عضو هیئت علمی گروه مشاوره دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی، با اشاره به شعار جهانی روز سلامت روان با عنوان «دسترسی به خدمات سلامت روان در بحرانها و شرایط اضطراری» و تأکید بر شعار روزشمار «سواد سلامت روان و روایت رسانه در بحران»، اظهار کرد: سواد سلامت روان در جامعه و نقشی که رسانهها، به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزارهای ارتباطی، در زمان وقوع بحران ایفا میکنند، انکارناپذیر است.
وی با بیان اینکه سواد سلامت روان مفهومی چندوجهی و فراتر از صرفاً دانستن تعاریف بیماریهاست، افزود: این سواد شامل توانایی فرد در شناسایی، درک و پاسخدهی مناسب به مشکلات سلامت روان در خود و دیگران است.
دکتر بهمنی در ادامه به اهمیت سواد سلامت روان در شرایط عادی و بحرانی اشاره کرد و گفت: در دوران عادی، افراد میتوانند مشکلات خود را به موقع تشخیص دهند و از تبدیل استرسهای مزمن به اختلالات بالینی جلوگیری کنند. اما در زمان بحران، اهمیت این سواد به شکل تصاعدی افزایش مییابد. وقتی جامعهای از نظر سلامت روان باسواد باشد، میتواند شوک اولیه بحران را بهتر جذب کند، کمتر دچار سردرگمی شود و شبکههای حمایتیاش مؤثرتر عمل کنند. در مقابل، نبود این سواد منجر به انزوای فردی، افزایش خوددرمانیهای مضر و تعلل در مراجعه به متخصص میشود.
ارتباط مستقیم بحرانها با سیستم بقا و ایمنی روانی افراد
این عضو هیئت علمی دانشگاه با تأکید بر تأثیر بحرانها، بهویژه بحرانهای غیرقابل پیشبینی، خارج از کنترل و تهدیدکننده حیات یا ثبات اجتماعی، گفت: چنین بحرانهایی مستقیماً با سیستم بقا و ایمنی روانی افراد در ارتباطاند؛ از جمله واکنشهای استرس حاد، تروما، اضطراب فراگیر و احساس کنترلناپذیری. همچنین در بحرانهای بلندمدت مانند پاندمیها، فرسودگی روانی تیمهای خط مقدم و مراقبین به چشم میخورد.
رسانهها، نقش دوگانه در بحران
دکتر بهمنی با اشاره به نقش رسانهها در دوران بحران گفت: در عصر اطلاعات، رسانهها، بهویژه رسانههای اجتماعی، نقش دوگانهای ایفا میکنند. از یک سو منابع حیاتی اطلاعاتاند و از سوی دیگر میتوانند منبع استرس و اضطراب باشند. پوشش نامناسب بحرانها خطرات بسیار جدی دارد و اغلب از طریق آسیبپذیری روانی ناشی از مشاهده یا تماس غیرمستقیم با اخبار منفی اتفاق میافتد.
وی تأکید کرد: وظیفه اخلاقی و حرفهای رسانهها در مواجهه با بحرانها فراتر از گزارشدهی صرف است. آنها باید به عنوان پلهای ارتباطی و مخازن اطلاعات سازنده عمل کنند. رسانهها باید بیاموزند که چگونه گزارش دهند بدون آنکه قربانیان را دوباره قربانی کنند. مواردی چون: خودداری از انتشار تصاویر خشونتآمیز یا رنج غیرضروری، تمرکز بر داستانهای انسانی بهجای صحنههای شوکهکننده، استفاده از زبان دقیق، پرهیز از عبارات هیجانی و تعمیمهای خطرناک، حفظ کرامت افراد، اخذ رضایت آگاهانه و محافظت از هویت آسیبدیدگان، باید همواره درنظر گرفته شود.
تمرکز بر واکنشهای سازنده به جای وقوع فاجعه
این استاد دانشگاه گفت: نقش کلیدی رسانهها باید این باشد که نشان دهند چگونه میتوان با بحران مقابله کرد. این مسئله نیازمند تغییر تمرکز رسانه از وقوع فاجعه به واکنشهای سازنده جامعه است.
وی افزود: بحرانها ذاتاً سیستم عصبی انسان را فعال کرده و او را وارد حالت بقا میکنند. هدف روانشناسان و مشاوران در چنین شرایطی، مدیریت واکنش و بازگرداندن فرد به تعادل است. استفاده از مهارتهای مقابلهای سازگارانه و سایر تکنیکهای روانشناختی، بر ادراک شخص تأثیر گذاشته و نوع مواجهه را تغییر میدهد تا از طریق مدیریت ذهن، فرد به تعادل روانی بازگردد.
آموزش قبل از بحران، ضرورتی برای جامعه
دکتر بهمنی در پایان، با توجه به وضعیت کشور از حیث بلایای طبیعی، خواستار آموزش دانشجویان در مواجهه با حوادث و بلایا شد و گفت: آموزش قبل از بحران به اقشار جامعه، و بهویژه در محیط دانشگاه، به دانشجویان کمک میکند تا به سفیران مداخله در بحران تبدیل شوند و در مواجهه با حوادث طبیعی، واکنشی طبیعی داشته باشند.
پایان پیام/
نظر دهید