در گرامی داشت روز ملی « تشکل ها و مشارکت های اجتماعی » (22 مردادماه)؛
مدیر گروه مددکاری اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی: در جامعه ای که مشارکت اجتماعی وجود دارد، مردم احساس مسئولیت می کنند
مدیر گروه مددکاری اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی امروز به مناسبت روز ملی « تشکل ها و مشارکت اجتماعی » گفت: در جامعه ای که مشارکت اجتماعی وجود دارد، مردم احساس مسئولیت می¬کنند، بنابراین در حفظ منابع، نگهداری از منابع، ارتقای سرنوشت خود، بهبود کیفیت زندگی اطرافیان به خصوص اقشار آسیب پذیر جامعه، آگاهانه انتخاب کرده و فعالیت می کنند.
مدیر گروه مددکاری اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی امروز به مناسبت روز ملی « تشکل ها و مشارکت های اجتماعی » گفت: در جامعه ای که مشارکت اجتماعی وجود دارد، مردم احساس مسئولیت میکنند، بنابراین در حفظ منابع، نگهداری از منابع، ارتقای سرنوشت خود، بهبود کیفیت زندگی اطرافیان به خصوص اقشار آسیب پذیر جامعه، آگاهانه انتخاب کرده و فعالیت می کنند.
دکتر « ملیحه عرشی » در گفت وگو با خبرنگار وبدای دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی افزود: در خصوص مفهوم « مشارکت اجتماعی »، هم به شکل مستقل و هم وابسته به مفاهیم دیگر، بحث های زیادی شده است و این مباحث متعدد نشان از دو موضوع " اهمیت مساله " و " قابل تفکیک نبودن آن از دیگر مفاهیم اجتماعی مرتبط دارد ".
وی ادامه داد: در هرصورت، مفهوم مشارکت اجتماعی ، با مفاهیم دیگری چون یاوری، مساعدت، مدد ، کمک و... نزدیک است. اما آنچه در مطالب دانشگاهی بیشتر به آن پرداخته می شود، همراهی با واژه های چون « سرمایه اجتماعی، مددکاری اجتماعی، ادعا سازی، مسئولیت اجتماعی و... » می باشد.
دکتر عرشی تصریح کرد: « مشارکت اجتماعی » در ابعاد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی اذعان می کند که مردم یک جامعه نسبت به سرنوشت خود، آگاه و حساس هستند، احساس مسئولیت دارند، همراهی کرده، مطالبه می کنند، کنش دارند، بی تفاوت و منفعل نیستند، بلکه فعالند.
وی افزود: در فرایند توانمندسازی اجتماعی که در مددکاری اجتماعی با اقشار آسیب دیده و در معرض آسیب ، کاربرد و هدف دارد، چهار مرحله از تغییر وجود دارد: « مرحله اول، فرد در انزوای اجتماعی است و استفاده کننده، منفعل و مصرف کننده است، نسبت به درخواست ها و حقوق خود آگاه نمی باشد و در صورتی که درخواستی هم داشته باشد، صرفاً درخواست کمک است ».
« در مرحله دوم، فرد کمی نسبت به حقوق خود آگاه می شود، اما در این مرحله هم صرفاً مطالبه گر است و منابع را جستجو می کند ( اگر ما بتوانیم به توانمند سازی این افراد کمک کنیم، به مرحله سوم و چهارم دست می یابد) و در مرحله سوم نیز فرد نسبت به سرنوشت خود احساس مسئولیت میکند و ضمن جستجوی منابع ، نسبت به آن پاسخگویی دارد. و برای رفع مسائل خود به گروهها و جامعه کمک می کند. بطور مثال افرادی که در یک منطقه آب آشامیدنی ندارند، برای رفع نیاز خود همت می کنند، کمک می کنند و بخشی از هزینه ها و مسئولیت ها را به عهده می گیرند. »
وی مرحله چهارم را فراتر از این ها دانست و افزود: « مردمانی که توانمند می شوند، هم مشارکت می کنند و هم شریک میشوند. یعنی فراتر از مشارکت، سهیم شدن است. بطور مثال، افرادی که توانمند می شوند، داوطلب می شوند که به همنوعان خود یا افرادی که قبلاً دارای مشکل مشابه بودند، کمک کنند. »
دکتر عرشی تاکید کرد: « چنین افرادی خودشان منشاً اثر می شوند. تجاربشان را با افرادی که ابتدای این فرآیند هستند، درمیان می گذارند و برای تغییر شرایط آنها تجاربشان را به کار می گیرند ».
وی برای درک بهتر از جایگاه این افراد، گفت: مثلا، افراد زیادی از میان مراجعان به بهزیستی ، هم اکنون توانمند شدند، خودشان سازمان مردم نهاد یا خیریه تاسیس کردند و داوطلب سهیم شدن و به اشتراک گذاشتن تجاربشان با دیگر افراد شده اند.
وی افزود: این مشخصه، نشانگر این است که در جلب مشارکت اجتماعی و توانمند سازی این افراد، موفق عمل شده است. حال ، این سئوال مطرح می شود که « فایده احساس مشارکت یا جلب مشارکت اجتماعی چیست؟ یا اگر جلب مشارکت اجتماعی نشود، نتیجه آن چه خواهد شد؟ »
دکتر عرشی در پاسخ به این سئوال گفت: پاسخهای متعددی از جنبه های مختلف می توان به این پرسش داد که « خلق و نگهداری منابع » یکی از این پاسخ هاست ، یعنی افرادی که آگاهانه مشارکت می کنند، منابع را از آن خود می دانند و در حفظ و بهینه مصرف کردن آن، حساس هستند. بنابراین افراد جامعه فقط منتظر ایجاد منابع توسط دولت نیستند، بلکه هم ایجادکننده و هم حفظ کننده آن هستند، بنابراین هدر رفت منابع بسیار کم خواهد بود.
« توسعه و ارتقاء منابع » از دیگر تاثیرات مشارکت اجتماعی است، بطوری که افراد مشارکت کننده، خود را در ارتقای جامعه دخیل می دانند. این افراد خودشان سازمان مردم نهاد برای کمک به اقشار ضعیف تر ایجاد می کنند و می توانند بار زیادی را از دوش دولت بردارند ».
همچنین وی ، « توسعه احساس باروری و خود تصمیم گیری »، (یعنی افراد مولد، خود تصمیم گیر هستند و احساس ارزشمندشان باعث می شود که به جامعه و سرنوشت آن احساس مسئولیت داشته باشند )، و « احساس ارزشمندی و تعلق » ( سبب احساس تعلق می شود تا افراد در جامعه ماندگار باشند، کمتر به مسائلی مانند مهاجرت یا زیرپا گذاشتن ارزش های جمعی و قانون فکر کنند) را بعنوان نتایج مشارکت اجتماعی افراد در جامعه ذکر کرد.
دکتر عرشی، با اشاره به اینکه مشارکت اجتماعی موجب « رشد جمع گرایی و کاهش فردگرایی » نیز می شود، توضیح داد: امروزه جامعه ما از ترجیح منافع فردی بر جمعی به شدت رنج می برد. و بسیاری از خسارت های اقتصادی و اجتماعی آن ناشی از همین ترویج فردگرایی است، افرادی که در مناصب و جایگاههای مختلف، ابتدا به منافع فردی و خانوادگی خود می اندیشند و ثروت ها و منابع جامعه را به نفع خود استفاده میکنند، باعث خشم نهان اقشار در معرض آسیب و آسیب دیده می شوند.
وی افزود: این خشم نهان که ابتدا به صورت پرخاشگری های جزئی نمایان میشود، بعد از مدتی تبدیل به خشم آشکار می شود که از هرجای جامعه سر برمیآورد و احساس نارضایتی مردم را بالا می برد. در واقع همانگونه که نتایج بسیاری از مطالعات نشان می دهد، این خشم در اثر احساس نابرابری است، نه صرفا کمبود منابع، بلکه این احساس نابرابری، نتیجه ثانویه کاهش در میزان مشارکت اجتماعی است.
این استاد و محقق دانشگاه تصریح کرد: عدم توجه به مشارکت اجتماعی نه تنها باعث می شود که باری از دوش دولت ها برداشته نشود یا سازمانها به مسئولیت اجتماعی خود فکر نکنند و نپردازند، بلکه ترویج احساس نارضایتی، نابرابری و بی ارزشی، خشم، پرخاشگری، عدم امنیت، عدم تعهد و کاهش احساس مسئولیت را به دنبال خواهد داشت.
دکتر عرشی در پایان این گفت وگو، « افزایش فردگرایی، کاهش جمع گرایی، کاهش احساس تعلق گروهی و همکاری، کاهش همدلی در بین افراد جامعه و انزوای اجتماعی آنها و احساس بی قدرتی در افراد جامعه » را از نتایج کاهش میزان مشارکت اجتماعی دانست و تاکید کرد: همه این عوامل به عنوان پیش بینی کننده های نارضایتی و خشم تلقی می شوند.
انتهای پیام/
تنظیم خبر: نعیمی پور