به مناسبت هفته سلامت مطرح شد ؛
افسردگي ، ميتواند نشانهاي از يك بيماري جسمي يا رواني باشد
دکتر " فربد فدایی " استاد بنام روانپزشکی کشور و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی همزمان با آغاز هفته سلامت و با اشاره به شعار امسال این هفته " بیایید با هم گفت وگو کنیم " و موضوع " افسردگی " به عنوان محور فعالیت های این هفته از سوی سازمان جهانی بهداشت ، گفت: افسردگي، ميتواند نشانهاي از يك بيماري جسمي يا رواني باشد.
دکتر " فربد فدایی " استاد بنام روانپزشکی کشور و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ، همزمان با آغاز هفته سلامت و با اشاره به شعار امسال این هفته " بیایید با هم گفت وگو کنیم " و موضوع " افسردگی " به عنوان محور فعالیت های این هفته از سوی سازمان جهانی بهداشت ، گفت: افسردگي، ميتواند نشانهاي از يك بيماري جسمي يا رواني باشد.
وی در گفت وگو با خبرنگار وبدای دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در توضیح این مطلب ، افزود: براي نمونه، كم كاري تيروئيد يا غده مغزي در ناحيه پيشاني ميتواند سبب افسردگي شود، و يا در بيماري اسكيزوفرنيا (اختلال روانی)، ممكن است افسردگي ، به صورت يك نشانه موجود باشد.
وی اظهارداشت : افسردگي ، ميتواند يك حالت عاطفي به دنبال شكست و ناكامي باشد كه در آن حال ، جنبه طبيعي دارد مگر آنكه شدت يا مدت اين افسردگي فراتر از آن چيزي باشد كه انتظار ميرود.
دکتر فدایی افزود: براي نمونه، فرد دچار بيماري افسردگي عمده، با تغيير محيط يا انجام كارهايي كه قبلاً براي او لذتبخش بوده است ، شاد نميشود و به فرض اينكه براي او هديه ارزشمندي آورده باشند، يا فرزند او در رشته مورد علاقه اش در دانشگاه پذيرفته شده باشد، او را خوشحال نميكند و افسردگي او ثابت ميماند.
وی با تاکید بر اینکه افسردگي ، اصطلاحي است كه وضوح علمي ندارد و بايد حتماً از جنبه پزشکی و علوم رفتاری ، تعريف شود ، گفت: در نابساماني هاي سازگاري (اختلالات انطباقي)، فردي كه تحت تأثير فشارهاي رواني- اجتماعي شديد (استرسورها) قرار دارد (براي نمونه طلاق)، ممكن است دچار نشانه هاي رفتاري يا هيجاني شود يعني بيش از آنچه انتظار ميرود دچار احساس ناراحتي گردد و كاركردهاي او نزول چشمگيري پيدا كند. يكي از انواع آن ، نابساماني سازگاري همراه با خلق افسرده است.
دکتر فدایی که عضو انجمن علمي روانپزشكان ايران نیز می باشد، تصریح کرد: افسردگي، ميتواند خود يك بيماري باشد كه آن هم به انواعي تقسيم ميشود كه ويژگي همه آنها وجود خلق افسرده است ( يعني افسردگي ، به حدي باشد كه با وضعيت عادي بيمار قبل از ابتلاء به افسردگي ، متمايز باشد و به علاوه ثابت باقي بماند ) .
وی در توضیح این شرایط افزود: براي نمونه، اگر كسي در منزل احساس غم و غصه كند اما بيرون از خانه و در جمع دوستان بتواند شاد باشد و احساس نشاط كند، نميتوان براي او ، تشخيص افسردگي داد.
این متخصص روانپزشکی ، انواع افسردگی را برشمرد و گفت: نوعي بيماري افسردگي وجود دارد كه به افسرده خويي (ديس تايميا) موسوم است. خلق افسرده وجود دارد اما شديد نيست، فرد احساس خستگي و ملال ميكند و از چيزي لذت نميبرد، هر كاه براي او كوهي ميشود ليكن وظايف خود را به خوبي انجام ميدهد. براي تشخيص، اين حالت بايد دو سال طول كشيده باشد.
دکتر فدایی افزود: از سویی ، در اختلال افسردگي عمده، فرد خلق افسرده بارز دارد، و ديگران هم از حالت چهره يا رفتارش افسردگي او را متوجه ميشوند، از چيزي لذت نمي برد، دچار بي خوابي يا برعكس، پرخوابي شديد ميشود، دچار بي اشتهايي و كاهش وزن يا برعكس پرخوري و افزايش وزن ميشود، تمركز فكري و قدرت تصميم گيري از بين مي رود، با مسائل ناخوشايند اشتغال فكري دارد، درباره مرگ يا خودكشي فكر ميكند، احساس بي ارزشي و سرزنش خود دارد.
وی ادامه داد: ممكن است اين افسردگي عمده همراه با نشانه هاي روانپريشي هم شود، از جمله هذيان يا توهم. در افسردگي هذيان متناسب با خلق است و عموماً جنبه گناه و نيست انگاري دارد. توهمات نيز كه عموماً جنبه شنوايي و گاهي جنبه تصويري دارد، متناسب با خلق و حاوي ادراكهاي غيرواقعي ناخوشايند و توهين آميز و تحقير كننده است. براي نمونه ، صدايي در گوش بيمار طنين مياندازد که " تو موجود بي ارزشي هستي، تو به درد زندگي نميخوري".
وی ، احتمال اینکه دوره هاي افسردگي عمده ، بخشي از بيماري دوقطبي (شيدايي-افسردگي) باشد را غیرواقع ندانست و گفت: در این شرایط ، بيمار براي چندهفته حالتهاي سرخوشي شديد و بيمارگونه همراه با نشانه هاي ضميمه آن دارد و سپس بلافاصله يا به دنبال يك دوره چندماهه يا حتي چند ساله وارد دوره افسردگي عمده ميشود.
دکتر فدایی افزود: گاهي اوقات دوره هاي افسردگي در ابتدا ظاهر ميشود ، به نحوي كه گمان ميرود ، تشخيص فقط اختلال افسردگي عمده (يك قطبي) است، ليكن بروز حتي يك دوره مانيا تشخيص را به بيماري دوقطبي تغيير ميدهد. البته بين دوره هاي افسردگي يك قطبي و دوقطبي تفاوتهاي ظريفي وجود دارد كه ميتواند به تشخيص زودرس دوقطبي توسط روانپزشك با تجربه كمك كند و از آنجا كه درمان افسردگي در اين دو اختلال با يكديگر متفاوت است ، تشخيص زودهنگام اهميت درماني زياد دارد.
*******
افسردگی ، تحت تاثیر عوامل روانی – اجتماعی است
از استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در باره علل افسردگی سئوال شد و وی گفت: افسردگي به عنوان يك عاطفه طبعاً تحت تاثير عوامل رواني- اجتماعي است. افسردگي ، به عنوان نشانه اي از يك بيماري ديگر گاهي جنبه بيولوژيك دارد (كم كاري تيروئيد)، و گاهي يك واكنش ثانويه روانشناختي است (براي نمونه، وجود يك بيماري مزمن ناتوان كننده مانند آرتروز مي تواند سبب افسردگي ثانوي شود).
وی توضیح داد: در ديس تايميا (افسرده خويي) هم عوامل زيستي به صورت ژنتيك و هم فشارهاي درازمدت رواني-اجتماعي نقش دارد. در دوره هاي افسردگي يك قطبي، عوامل زيستي از جمله ژنتيك بارزتر از افسرده خويي است، و سرانجام در دوره هاي افسردگي دوقطبي عوامل ژنتيك عمده ترين نقش را دارند.
********
درمان افسردگي ، مرتبط با علت ايجاد آن است
دکتر فدایی در خصوص درمان افسردگی نیز گفت : درمان افسردگی ، مرتبط با علت ایجاد آن است بطوری که افسردگي هاي واكنشي (ناشي از عوامل رواني-اجتماعي) با رفع اين علل برطرف مي شود. اگر شدت و دوره افسردگي واكنشي فراتر از آن چيزي باشد كه انتظار ميرود در آن صورت مداخله حرفه اي چه براي رفع عوامل افسردگي زا، چه براي به جنبش درآوردن شبكه حمايت هاي خانوادگي و اجتماعي، و چه براي رفع مشكلات شخصيتي كه فرد را مستعد به واكنش هاي شديد افسردگي كرده است ضرورت مييابد.
وی افزود: مورد اخير به مفهوم روان درماني است كه ميتواند به صورت شناختي-رفتاري، يا بينش گرا باشد. در مورد اختلال افسردگي عمده، درمان به طور عمده دارويي است. با دارو هشتاد درصد بيماران بهبود كامل يا نسبي پيدا ميكنند و درمان بايد دستكم يكسال ادامه يابد.
وی همچنین اظهارداشت : درمان در دوره هاي افسردگي بيمار دوقطبي، از درمان كلي اين اختلال تبعيت ميكند كه هدف آن متعادل نگه داشتن وضعيت خلقي بيمار است.
دکتر فدایی در عین حال گفت: درصورتيكه افسردگي، نشانه اي از يك بيماري ديگر چه جسمي چه رواني باشد، طبعاً درمان علت زمينه اي ميتواند سبب رفع افسردگي شود اما در صورت لزوم، روانپزشك ممكن است از داروهاي ضدافسردگي نيز استفاده كند.
وی در پایان سخنانش ، براي عدم ابتلاء به افسردگي هاي واكنشي تصریح کرد : داشتن ايمان و اعتقاد و توكل به خداوند متعال است ، بسیار کمک می کند، چرا كه سبب اعتماد و تقويت اراده و افزايش توان رواني مي شود ، به نحوي كه انسان با توسل و توصل به خداوند بزرگ و استعانت از معصومين عليهم السلام قادر مي شود از شكست ، پيروزي به وجود بياورد و ناكامي و مانع را تنها چالشي براي تقويت اراده و توان خويش ببيند.
وی همچنین ، افزود: در مورد افسردگي هاي با منشاء زيستي نيز فرد مؤمن با اتكاي به خداوند به جستجوي درمان و تداوم آن مي رود و به علت نا اميدي درمان را رها نميكند و به اين نحو امكان علاج و شفا را به حداكثر مي رساند.
دکتر فدایی با شعری سخنانش را به پایان رساند که عبارت است از :
هان مشو نوميد چون واقف نهاي از سرّ غيب باشد اندر پـرده بازيهاي پنهان غم مـخور
اي دل ار سيــل فنا بنياد هستي بــركند چون ترا نوح است كشتيبان ز توفان غم مخور
انتهای پیام /
تهیه خبر: تهرانی زاده